Where the Streets Had a Name

جایی که خیابان‌ها اسم داشتند
افزودن به بوکمارک اشتراک گذاری 0 دیدگاه کاربران 4 (1)

مشارکت: عنوان و توضیح کوتاه هر کتاب را ترجمه کنید این ترجمه بعد از تایید با نام شما در سایت نمایش داده خواهد شد.
iran گزارش تخلف

فرمت کتاب

ebook

زبان

english

تاریخ انتشار

2008

نویسنده

Randa Abdel-Fattah

شابک

9781741983180

کتاب های مرتبط

  • اطلاعات
  • دیدگاه کاربران
«من باید برای اخرین بار سیت زینب را ببینم. که بدونم ایا شجاعت این را دارم که نقشه ام را عملی کنم. دو پرستار خسته و کوفته به من نگاه می‌کنند و با خستگی لبخند می‌زنند. ان‌ها با لحنی فوری گفتند: باید همین حالا برویم. به ان‌ها اطمینان خاطر می‌دهم و به پشت امبولانس می‌پرم. من می توانم بوی روستایش را حس کنم، خالص و معطر. روستای او را چنان می‌بینم که گویی بیت لحم است. بوی درخت‌های بادام را حس می‌کنم. صدای کلیک پاشنه‌هام رو روی کاشی‌های حیاط شنیدم خودم را می‌بینم که هر بار از پله‌های سنگ اهک پایین می‌روم. می‌توانم سیت‌زینب را ببینم که در ایوان جلویی خانه نشسته است. من فقط باید اون راه رفتن تو خاطراتش رو به یاد بیارم و میدونم که میتونم قولی بدم من قبلا یه بار باختم من از از دست دادن دوباره امتناع میکنم. زمزمه کردم: زنده بمون. و دوباره به ان خاک دست بزن. «حیات سیزده ساله در حال انجام یک ماموریت است. او باور دارد که مشتی خاک از خانهی نیاکان مادربزرگش در اورشلیم, زندگی عزیز او را نجات خواهد داد. تنها مشکل این است دیوار نفوذناپذیر که کرانه باختری را از هم جدا می کند، و نیز ایست های بازرسی، حکومت ها، سیستم صدور مجوز، و بهترین دوست هایت، سامی، است که بیشتر علاقمند به فوتبال و اخرین حذف در ایکس فاکتور است، اما همیشه می تواند مشکل را به خود جلب کند. اما بخت با انان یار است. حیات و سامی برای سفر به اورشلیم روز بدون حکومت نظامی دارند. با این حال، ممکن است سفر انان چند کیلومتر طول داشته باشد، اما تمام شدن ان عمر طول می‌کشد.

دیدگاه کاربران

دیدگاه خود را بنویسید
|