The Truant From Medicine

خاطره جذاب، شوخ و جذاب یکی از برجسته‌ترین متخصصین مغز و اعصاب و نانوایان نیوزیلند. همه چیز زمانی شروع شد که دوست دختر ایوان دونالدسون، کریس، در سال ۱۹۶۶ به او شراب کتاب هوگو جانسون را داد. در ذهن دکتر جوان با استعداد و بلندپرواز چراغی روشن شد. شیفتگی به شراب زمانی آغاز شد که او و آن دوست دختر، که اکنون همسر ۴۶ ساله او است، شروع به درست کردن شراب میوه کردند، سپس شراب با انگور روی میز از باغ پدر و مادرش درست شد. وقتی او در اوایل دهه ۱۹۷۰ در لندن مشغول به کار بود، اوضاع جدی‌تر شد و آن‌ها توانستند با یک ماشین قدیمی پر زرق و برق به فرانسه بروند تا به تاکستان‌ها سفر کنند. وقتی در اواخر دهه ۱۹۷۰، او و گروهی از پزشکان کریستچرچ تاکستان‌های اطراف کوهستان را در هالول کار گذاشتند، اوضاع جدی‌تر شد. و وقتی که در سال ۱۹۸۴، ایوان و کریس دونالدسون یک قطعه زمین در دره ویپارا خریداری کردند که روی آن اسب‌های پگاسوس بی را شروع کنند، همه چیز واقعا جدی شد. در حال حاضر این شهر یکی از معروف‌ترین و پردرآمدترین بوستان‌های کوچک نیوزیلند است که هنوز هم توسط خانواده اداره و اداره می‌شود و با استفاده از روش‌های پایدار، شراب عالی تولید می‌کند. در بازارهای خارج از کشور به شدت به دنبال آن هستیم. به هر حال، بین همه اینها، ایوان دونالدسون موفق شده به یک حرفه پزشکی چشمگیر دست پیدا کند. این خاطرات جذاب نشان می‌دهد که چگونه او دو عشق بزرگ زندگی خود را با هم ترکیب کرده‌است. این داستان، داستان یکی از پیشگامان شراب در کشور ما و همچنین داستان جذاب زندگی در پزشکی است که به تحلیل و بررسی رازهای عمیق مغز انسان پرداخته‌است.

---