در پایان عصر ویکتوریا، جامعه هنوز هم از زنان طبقه متوسط انتظار دارد که "فرشتگان خانه" باشند، حتی زمانی که چند نفر منتخب تلاش میکردند چیزی بیشتر شوند. در این زمان تغییر، علین ایوانز آرزو داشت که پرستار شود. اما وقتی پدرش به طور غیر منتظرهای میمیرد، Emeline با ازدواج با John dorr، یک وکیل محافظهکار که میتواند خانوادهاش را تامین کند، بلند پروازیهای خود را قربانی میکند و خانوادهاش را از فقر نجات میدهد. جان به طرف شهر میسوری رفت و به خانهای که در آن غم و اندوه بود رفت. اثاثیه خانه میچرخد و جلو چشمانش میچرخد، مردم از اتاقهای خالی به او خیره میشوند و خود خانه هم دست به دست هم میدهند. دکتر با حالتی عصبی میگوید: اما درمان فقط در ذهنش نفوذ میکند. Emeline تنها پس از دنبال کردن فرصتی برای خدمت به فقرا به عنوان یک پرستار بدون مجوز، تسکین مییابد. با این حال، برای اینکه بتواند به نیازمندان آرامش ببخشد، باید در نهان شوهر خود را به مبارزه طلبد، که کارفرمایش به شدت به تعقیب و تعقیب پزشکان بدون مجوز میپردازد. اگر چه زنان در سال ۱۹۰۰ دیگر در آتش نمیسوزند، نافرمانی نشانه نقص روانی است و زنان هیستریک باید تحت کنترل باشند. یک رمان از جنون و اسرار، یک اتاق سفید نگاهی فانتزی به فرقه فراموششده خانه داری میاندازد، جایی که خانه خود فرد میتواند به زندان تبدیل شود و یک زن باید حاضر باشد همه چیز را به خطر بیندازد تا آزاد شود. براساس روند تاریخی این دوره و الهام گرفتن از رمانهای کلاسیک دوره ویکتوریا مقاله زرد والدی، باغ مخفی، و ارتفاعات وودستگی، نویسنده استفانی کارول در این کتاب الهامبخش، توانمندسازی زنان را در ادبیات داستانی به سطح جدیدی رساندهاست. یک اتاق سفید به عنوان یک صفحه پر سر و صدا در مجله شلف اونباند به نمایش درآمد و عنوان ۲۰۱۳s "بهترین جنسیت متقابل" را از طریق "اخبار کتاب آمریکا" به خود اختصاص داد. برای خواندن مطالب پشت صحنه در مورد "اتاق سفید" و یادگیری در مورد کتابهای آینده توسط استفانی کارول به علاوه همجنسگرایان، فرداییان، و چگونگی تبدیل شدن به یک خواننده آزمون، به سایت http: / / www. stephaniecarroll. برای خبرنامه VIP Reader ثبتنام کنید.
دیدگاه کاربران