Journey to Atlantis

در این دنباله برای رمان برنده جایزه زیردریایی یاغی، دریای افسانه و افسانه یک بار دیگر الفرد جوان را صدا میزند، و کاشف جوان بیباک به این درخواست پاسخ میدهد. الفرد همراه با خدمه‌ی وفادار یک سگ و یک مرغ دریایی در کنار خود در اقیانوس اطلس در زیردریایی خانگی خود حرکت می‌کند و در جستجوی جزیره گم شده اتلانتیس وارد مدیترانه می‌شود. زیگفرید، نابغه و استاد ساز زیردریایی به الفرد هشدار می‌دهد که مراقب و عملی باشد. با این حال، سبا، دوست و جادوگر جزیره، به الفرد می‌گوید: به احساسات خود اعتماد کنید. ” در واقع الفرد باید بارها به این ماجرای بلند پروازانه و دور از دسترس اطمینان داشته باشد. از نجات شجاعانه ماهیگیران غرق شده، به جنگی میان گارد ساحلی کانادا و قایق‌های ماهیگیری اسپانیایی؛ از فرار از یک مین منفجر شده در دریا، برخورد با یک ظرف پر از اسباب بازی؛ از تعقیب دزدان دریایی سرگردان، سفر زیردریایی الفرد او را به جزیره افسانه ای نزدیک و نزدیک تر می کند تا اینکه یک شب بی ماه برای راحتی خود را خیلی نزدیک می بیند.

---