Megabat Is a Fraidybat

مگابات و بهترین دوستش، دنیل، برای اولین بار به اردوگاه اسلیپاووی میروند. یکی دیگر از کتاب های خنده دار در این سری خنده دار برای طرفداران دوری Fantamagry و Narwel و Jelli. دانیال از رفتن به اردوگاه زیاد مطمئن نیست. اونجا حشره هست و تخت های ناراحت. زالو! مگابه نمیتونه برای رفتن به کمپ صبر کنه اونجا خیلی میوه دودی هست و اون عاشق اواز خوندنه. دنیل فکر میکنه کمپ اونقدرا هم بد نیست اون با هم دوست شده و تخت خوابش اینقدر هم ناراحت کننده نیست مگابه هم یه دوست جدید پیدا کرده اما دوست جدیدش میخواد که اون بره به غارهای ترسناک. و مادرش خیلی دست پاچه است. وقتی دانیل داره از همه چیز لذت میبره و شروع به لذت بردن از کمپ میکنه، مگابه خودش رو یکی پس از دیگری درگیر میکنه تا از رفتن به جنگل های ترسناک اجتناب کنه اما ایا می‌تواند مگابه بر ترس‌هایش غلبه کند تا به نجات دوست جدیدش کمک کند؟ تصاویر قابل ستایش کاس رایش همراه با متن خنده دار انا هامفری برای یک ماجراجویی فراموش نشدنی دیگر مگابه ایجاد می کند، یکی که به طرفداران مگابه و تازه واردان خوش امد می گوید!

---