Baseball on Mars / Béisbol en Marte

پدر روبرتو به اسپانیایی حرف میزنه وقتی که ناراحت میشه و پسر، امروز ناراحته صندلی شانس اورده اون کسی که نشسته تا بازی مورد علاقه اش در نیویورک را ببینه. و برای بازی بعد از ظهر با تیم ردساکس به اون نیاز داره روبرتو هم هیجان زده است. اون میخواد با سفینه‌ی موشک سازی ساخت خونش به مریخ بره و صندلی شانس پدرش یه صندلی خلبان عالی میشه هنگامی که پدرش متوجه میشود که صندلی از دست رفته بخشی از کشتی موشک در حیاط پشتی شده، او با کینه به روبرتو میگوید که او میتواند از ان استفاده کند. اما باید قبل از بازی برگردانده بشه. پدر روبرتو در مورد سفینه ی فضایی شک داره او می گوید: «ممکن است برای خروج از زمین با مشکل روبرو شوید». «شما یک چیز کوچک را فراموش کرده اید که موتور ندارید! به زودی او خود را به عنوان کمک خلبان می بیند. و در طی پرواز هیجان انگیز به مریخ، روبرتو به پدرش کمک می کند تا تخیل خود را دوباره کشف کند زیرا انها یک بلاستوف شگفت انگیز، سیارک های سرگردان و حتی بی وزنی را تجربه می کنند. وقتی بالاخره فرود اومدن، روبرتو با دو دستکش بیسبال و یه توپ پدرش رو غافلگیر کرد «بازی امروز بیسبال در مریخ است». او ادامه داد: پدر و پسر پس از گذراندن روز به بازی گرفتن متوجه می‌شوند که با زبان مشابه در سیاره سرخ صحبت می‌کنند. و پدرش حتی از اینکه بازی یانکی‌ها رو از دست داده ناراحت نیست! کودکان ۴ تا ۸ ساله بعد از خواندن این داستان که تصاویر زنده را با داستان تاثرانگیزی در مورد واقعه پدر و پسر در بعد از ظهر ترکیب کرده است، می خواهند به ماموریت خود به مریخ بروند.

---