The Lemon Tree Caper / La intriga del limonero

میکی رنگل، کاراگاه بچه، تازه از اتوبوس مدرسه اومده بیرون یه بعد از ظهر گرم وقتی که صدای جیغ کشیده شدن خون رو میشنوه از خونه ی زن همسایه ی چندش اوره سنوریتا اندراده که به نام لا بروجا اندراده برای همه بچه های همسایه شناخته می شود به اندازه ماه است، مانند یک مرغ ماهی چین خورده است و بوی تخم های بید می دهد. اما اون تو دردسر افتاده، پس میکی از لیوان خنک و تازه لیموناد که میخواست از دکه تینا بخره چشم پوشی میکنه و به جای اون رفت تا به جادوگر کمک کنه لیمو های من، میکی، لیمونهایی که برنده جایزه ام هستن اونا رفتن. «همه انها رفته اند. اون روز صبح درخت پر از میوه بود ولی میکی متوجه شد که این درسته یه لیمو روی درخت نیست او به خاطر لیمو هایش مشهور است. یکی از دلایلی که همه فکر می‌کنند زن جادوگر است این است که او به نحوی می‌تواند لیمو را در طول سال نگه دارد. و سال‌هاست که جایزه اول جشنواره سالانه لیمو و نمایشگاه دوچرخه‌سواری لو‌رایدر را دریافت کرده. در دسته لیمو که نه دوچرخه ها چه کسی می‌توانست چندین گونی پر از لیمو را بدزدد؟ ایا تصادفی بود که تینا یک دکه لیموناد درست در پایین خیابان نصب کرده بود؟ با یه کاسه پر از لیمو که اون جلو نشسته؟ ! ؟ یا این که ممکن است کسی بوده که سعی کرده ورود سینیوریتا اندراده در جشنواره اتی که به میوه خوش طعم اختصاص دارد را خراب کند؟ «من به ته این می رسم، خانم. میکی رنگل توی این پرونده ست «در این کتاب دوزبانه، در سری مسابقات معمایی میکی رانگل برای خوانندگان متوسط، نویسنده و مدرس رنه سالدونیا، جونیور یک کتاب جذاب دیگر برای کودکان ایجاد کرده است و شخصیت اصلی باهوش و زیرک او حتی برای خوانندگان بی‌میل هم جذاب است.

---