Alexander, Who Used to Be Rich Last Sunday

الکساندر که یکشنبه گذشته ثروتمند بود
افزودن به بوکمارک اشتراک گذاری 0 دیدگاه کاربران 5 (0)

Alexander

مشارکت: عنوان و توضیح کوتاه هر کتاب را ترجمه کنید این ترجمه بعد از تایید با نام شما در سایت نمایش داده خواهد شد.
iran گزارش تخلف

فرمت کتاب

audiobook

تاریخ انتشار

2013

Lexile Score

570

Reading Level

2-3

نویسنده

Johnny Heller

شابک

9781470357375
  • اطلاعات
  • نقد و بررسی
  • دیدگاه کاربران
دو برادر الکساندر پول در جیب دارند. تنها چیزی که داره علامت اتوبوسه. منصفانه نیست. یکشنبه گذشته وقتی پدر بزرگ و مادربزرگش به هر یک دلار پول دادند او پول داشت. حالا همه چیز تموم شده. او در ابتدا پول را برای یک واکی تاکی نگه داشته بود. اما پس انداز کردن پول سخته او مقداری از پول ادامس خرید، اما وقتی که دیگر مزه خوب نداشت، مجبور شد بیشتر بخرد. خداحافظ ۱۵ سنت سپس ادی پیشنهاد کرد که ماری را برای یک ساعت به او کرایه کند و او نمی‌توانست چنین فرصتی را از دست بدهد. شرط می‌بندم برادرش می‌تونه نفسش رو نگه داره در حالی که روی ۳۰۰ حساب می‌کرد فکر خوبی هم نبود اون هیچوقت اون بی سیم رو نداره «جودیت ویورست» یه هدیه برای وارد کردن تو سر یه پسر بچه و درک کردن اینکه اونجا چه خبره داره با استعداد بازیگری جانی هلر جفت شده بود، نتیجه‌اش یک خنده‌ی خوب است، که با شفقت واقعی، برای کودک در همه همراه بود.

نقد و بررسی

AudioFile Magazine
[Editor's Note: The following is a combined review with ALEXANDER AND THE TERRIBLE, HORRIBLE, NO GOOD, VERY BAD DAY and ALEXANDER WHO'S NOT (DO YOU HEAR ME? I MEAN IT!) GOING TO MOVE.] -- Everyone loves the cranky, downtrodden, belligerent, and lovable Alexander. We've read and re-read Viorst's three picture books about him over the years. But no reader has experienced Alexander quite like this! Johnny Heller's whiny, often-wise grammar school hero is sufficiently self-righteous to elicit sympathy from kids and knowing smiles from adults. He never gets a seat by the window, he complains. And he only punches his brothers when they deserve it, he explains. His mother never puts interesting desserts in his lunch, he moans. And his money never lasts because saving money is too hard, he groans. He won't move, he threatens. He won't pack, he wails. He won't have any friends if he goes, he sobs. Sniffling and fussing, Heller's Alexander holds up a mirror for us all--and we laugh at our own reflections. T.B. (c) AudioFile 2000, Portland, Maine


دیدگاه کاربران

دیدگاه خود را بنویسید
|