The Woman Who Can't Forget

زنی که نمی‌تواند فراموش کند
افزودن به بوکمارک اشتراک گذاری 0 دیدگاه کاربران 3 (1)

The Extraordinary Story of Living with the Most Remarkable Memory Known to Science--A Memoir

داستان فوق‌العاده زندگی با خاطره‌ترین خاطره شناخته شده‌برای علم - - یک خاطراتsteT

مشارکت: عنوان و توضیح کوتاه هر کتاب را ترجمه کنید این ترجمه بعد از تایید با نام شما در سایت نمایش داده خواهد شد.
iran گزارش تخلف

فرمت کتاب

ebook

زبان

english

تاریخ انتشار

2008

نویسنده

Bart Davis

ناشر

Free Press

شابک

9781416562528
  • اطلاعات
  • دیدگاه کاربران
جیل پرایس اولین مورد تشخیص داده شده‌برای یک وضعیت حافظه به نام "سندروم بیش از حد" را دارد - یادآوری پیوسته، خودکار و خود به خود از هر روز از زندگی اش از زمانی که چهارده سال داشت. هر قرار ملاقاتی از آن سال به بعد به او بدهید، و او می‌تواند فورا به شما بگوید چه روزی از هفته بود، در آن روز چه کاری انجام داد، و هر رویداد بزرگ جهانی یا فرهنگی که اتفاق افتاد، تا زمانی که او در مورد آن روز شنیده بود. خاطرات او مانند صحنه‌های فیلم‌های خانگی است که در طول سال‌ها مدام در ذهنش، عقب و جلو، بازی می‌کنند. نه تنها سعی می‌کند خاطراتش را به ذهن او بخواند، او نمی‌تواند آن‌ها را متوقف کند. زنی که نمی‌تواند فراموش کند داستان به زیبایی نوشته شده و در حال حرکت تلاش جیلز برای کنار آمدن با حافظه فوق‌العاده او است، با شرایطی زندگی می‌کند که هیچ‌کس، از جمله او، آن را درک نمی‌کند، تا اینکه تیم علمی که او را مورد مطالعه قرار داد، سرانجام موقعیت فوق‌العاده توانایی‌های او را ترسیم کرد. سفر جذاب او در مورد رقص ظریف به خاطر سپردن و فراموش کردن در تمام زندگی ما و بسیاری از اسرار در مورد اینکه خاطرات ما چگونه ما را شکل می‌دهند صحبت می‌کند. همان طور که از مبارزات جیلا یاد می‌گیریم، ابتدا درک می‌کنیم که چقدر حافظه او غیر معمول است و سپس، همانطور که او رشد می‌کند، با چالش‌های منحصر به فرد فراموش نکردن - به یاد آوردن زمان خوب و بد، شادی و ویرانگری، در چنین جزئیات واضح و مصرانه - به شیوه‌ای که حافظه او با انبوهی از اکتشافات در مورد کاره‌ای حافظه طبیعی انسان و فراموش کردن طبیعی انسان مقایسه می‌شود. نور خیره‌کننده بر نقش حیاتی چیزهایی که "فراموشی با انگیزه" نامیده می‌شوند، می‌تابد؛ همچنین نظریه‌های مربوط به فراموشی دوران کودکی، از دست دادن حافظه برای دو یا سه سال اول زندگی ما؛ محتوای عاطفی خاطرات؛ و اینکه خاطرات مربوط به زندگی شخصی چگونه به طور معمول به یک داستان زندگی همیشه در حال تحول و قدرتمند تبدیل می‌شوند. اگه می تونستیم بیشتر زندگیمون رو به یاد داشته باشیم؟ کدام خاطره برای دیگران امتیار ما را تامین می‌کند؟ آیا ما واقعا آن زمان‌ها را به وضوح به یاد می‌آوریم و احساساتی که در آن زمان در ما وجود داشت را حس می‌کنیم؟ چرا ما خیلی چیزها را فراموش می‌کنیم، و به چه طریقی عملکرد حافظه، واقعیت آنچه که واقعا برای ما در زندگیمان اتفاق افتاد را متناسب می‌کند؟ در زنی که نمی‌تواند فراموش کند، جیل پرایس از ما در زندگی قابل‌توجه خود استقبال می‌کند و ما را به سفری فکری می‌برد که اگر فراموش نکنیم زندگی چگونه خواهد بود - سفری که پس از آن هیچ خواننده‌ای به نقش جادویی حافظه در زندگی مان به همان شیوه دوباره فکر نخواهد کرد.

دیدگاه کاربران

دیدگاه خود را بنویسید
|