Until I Say Good-Bye

تا وقتی که بگم خداحافظ
افزودن به بوکمارک اشتراک گذاری 0 دیدگاه کاربران 4 (1)

My Year of Living with Joy

مشارکت: عنوان و توضیح کوتاه هر کتاب را ترجمه کنید این ترجمه بعد از تایید با نام شما در سایت نمایش داده خواهد شد.
iran گزارش تخلف

فرمت کتاب

ebook

زبان

english

تاریخ انتشار

2013

نویسنده

Bret Witter

ناشر

Harper

شابک

9780062241450
  • اطلاعات
  • دیدگاه کاربران
داستانی که دنیا را لمس می‌کند را کشف کنید. .. .. و با کسی که دوستش داری تقسیمش کنیم. در روح آخرین سخنرانی و سه‌شنبه‌ها با مور، نگاهی سرشار از احساسات، الهامات، و شادی‌های سرکش به چیزهایی که بیش از همه اهمیت دارند و جشن زندگی در برابر مرگ. در ژوئن ۲۰۱۱، سوزان اسپنسر - وندل متوجه شد که او مبتلا به اسکلروز جانبی آمیوتروفیک است - بیماری لو گریگا، یک بیماری غیرقابل‌برگشت که به طور سیستماتیک اعصاب را که به ماهیچه‌ها قدرت می‌دهند از بین می‌برد. در حالی که سوزان نمی‌تواند زوال سریع بدنش و مرگ اجتناب ناپذیرش را متوقف کند، او حاضر نیست تسلیم زندگی شود. زنی با نیروی عظیم و روح شکست‌ناپذیر، مادر چهل و پنج ساله هر روز به حساب می‌اید. سوزان پس از تشخیص بیماری، سفر ویژه‌ای را آغاز کرد: رفتن به یوکان، دیدن چراغ‌های شمالی با بهترین دوستش؛ به بوداپست، جایی که او و شوهرش دو سال اول ازدواجشان را در آنجا گذرانده بودند؛ به شمال کالیفرنیا برود تا مادر واقعی خود را ملاقات کند. به قبرس، کشور اصلی پدر نوزاد متوفی که هرگز او را ندیده بود. اما یکی از مهم‌ترین ماجراهای او بازدید از شهر نیویورک و عروسی کلیپنلدال بود، جایی که او و دختر چهارده‌ساله‌اش، مارینا - طرفدارانی از TLCs گفتی بله به لباس - تجربه‌ای فراموش‌نشدنی را به اشتراک گذاشتند: خرید لباس عالی برای یک مراسم عروسی سوزان نخواهد دید. " در حالی که دختر زیبای من با لباس ابریشمی سفید از اتاق تعویض لباس بیرون می‌رود، او را در آینده، در اتاق پشتی درست قبل از عروسیش می‌بینم، گیج و گریان، غرق در لحظه‌ای که هرگز با او شریک نخواهم شد. .. .. .. وقتی که تنها دختر من در روز عروسیش به من فکر می‌کند، همان طور که امیدوارم، دلم می‌خواهد وقتی به او می‌گویم، لبخند بزنم، تو زیبا منی. خبر داستان قابل‌توجه سوزان در سراسر جهان منتشر شده‌است و واکنش بسیار شدید بوده‌است. حالا، در این خاطره فراموش‌نشدنی، او خوانندگان را به سفر تحول آمیز خود دعوت می‌کند و قدردانی و خرد خود را که او را هدایت می‌کند به اشتراک می‌گذارد. من در حال نوشتن درباره پذیرش، زندگی با شادی و مردن با شادی و خنده بسیار در این روند هستم. تا زمانی که من می‌گویم خداحافظ تحقق آخرین آرزوی او است: " برای اینکه مردم بخندند و گریه کنند و کودکان خود را در آغوش بگیرند و با دوستان خود شوخی کنند و به این فکر کنند که زنده بودن چقدر لذت بخش است.

دیدگاه کاربران

دیدگاه خود را بنویسید
|